Web Analytics Made Easy - Statcounter

سیاست>احزاب و شخصیت‌ها - دو ماه از برگزاری دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری می‌گذرد و حالا این اصولگرایان هستند که در این فاصله به نقد درون جبهه‌ای خود رو آورده‌اند؛ نقد به نوع عملکردشان و مروری بر دلایل شکست‌های اخیرشان.

الهه محمدی: حسن بیادی دبیرکل جمعیت آبادگران جوان ایران یکی از این سیاستمداران اصولگرا است که معتقد است اصولگراها نباید چندان روی 16 میلیون رایی که نصیبشان شده است حساب کنند؛ چون به نظر او این تعداد رای نشان از ریزش رای این جناح سیاسی نسبت به انتخابات های سال های گذشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

او از جمنا هم دل خوشی ندارد و معتقد است تمامیت خواهان اصولگرا قالیباف را در این انتخابات تحقیر کرده اند. بیادی می گوید قالیباف و رضایی قربانى تصميمات غلط و خودخواهى دوستان و مشاوران بى تدبيرخود شدند و حمایت اصولگرایان از رییسی نه به خاطر صدق و صفا که از روی حسادت به خاطر آینده روشن او بوده است.

او که در کافه خبر خبرگزاری خبرآنلاین حضور یافته بود انتقادات دیگری هم به دوستان هم طیفی اش دارد و خطاب به آن ها می گوید مگر رهبری گفتند فقط اصولگراها آتش به اختیار باشند؟!

دبیر کل جبهه آبادگران همانطور که قبلا هم از محمود احمدی نژاد دفاع می کرد این بار هم معتقد است او خدمات زیادی به مردم ارائه داده و به خاطر همین هم جایگاه ویژه ای در بین مردم دارد.

بیادی همچنین در این گفت وگو انتقادات زیادی را به ساختار مجلس شورای اسلامی و همچنین نوع فعالیت احزاب وارد کرد و گفت که این باندهای متصل به قدرت و ثروتند که همیشه هم برنده صحنه هاى نابرابررقابتهاى انتخاباتى و انتصابى اند.

گفت وگوی حسن بیادی با خبرآنلاین را در ادامه بخوانید؛

***

آقای بیادی! شما در جلسه اخیر همایش فصلی احزاب از اشکالات ساختاری احزاب در ایران و نیازمندی به تغییرات در این حوزه گفته بودید. به نظر شما نقش احزاب چقدر در مسائل جاری کشور اثر گذار است؟ آیا قوانینی که برای احزاب هست، در قانون اساسی یا آئین نامه هایی که نوشته شده، کافی است؟

قوانینی که برای احزاب در کشورمان موجود است، قوانینی نیست که سياستهاى مديريت اجرايى كشور و انتخابات ما را به سمت سیستم پارلمانی ببرد. یعنی احزاب ما فقط شکلی است به این صورت که گروهی با هم فعالیت می کنند و فقط موقع انتخابات ها است که از خودشان حرکتی نشان می دهند و نوعا هم تفکرها بیشتر مطرح است تا احزاب. می گویند اصولگرا، می گویند اصلاح طلب یا مستقل ويا معتدل، بنابراین تفکر بیشتر مطرح است تا خودِ حزب . در واقع اینها معضلاتی است که وجود دارد و باید روی اینها کار شود اما کجا؟ درحال حاضر احزاب نیستند که در انتخابات تاثیر می گذارند بلکه گروه هایی هستند که به صورت باندی شکل می گیرند و در انتخابات ها حضور پیدا می کنند و در این بین، باندهای متصل به قدرت و ثروتند که همیشه هم برنده صحنه هاى نابرابر رقابتهاى انتخاباتى و انتصابى اند؛ بنابراین این طرز انتخابات باعث این می شود که شایستگان بر سر کار نیایند و تفکر شایسته سالاری مستقر نشود و نوعا انتخابات ما دچار آسیب های جدی می شوند. فکر نمی کنم هیچ جای دنیا به این شکل انتخابات برگزار شود. بنابراین با توجه به اینکه ما بالغ بر 80 میلیون نفر جمعیت داریم، با این نوع انتخابات، بر سر کار آوردن افراد شایسته سخت خواهد بود و كما فى السابق اين معضلات وجود خواهدداشت.


بنابراین شما نقش باندهای قدرت و ثروت را در شکل گیری انتخابات ها بیشتر می دانید تا نقش احزاب. درست است؟

بله؛ علاوه بر اینکه انتخابات های ما ساختار خوبی ندارند؛ احزاب و جريانات سياسى و اجتماعي هم داراى قوانین فراگیری نمي باشند و در نتيجه موثر نبوده و انتخاباتها جولانگاه باندهای متصل به قدرت و ثروت مي شوند. علاوه براین معضلات پديده ناميمون دیگری به نام «مدیریت های جزیره ای» است كه این ساختار با توجه به قدرت، عزت ، رهبر، قانون اساسى، كشور و مردم خوبى که داریم به هیچ وجه در شأن جمهوری اسلامی نمي باشد. این نوع ساختار، نتیجه و حاصلی جز معضلاتی همانند فساد خانمان برانداز ادارى و اقتصادى که درحال حاضر بر کشورسایه شوم و نحسى كه افکنده، نخواهد داشت.

من این مثال را می زنم که وقتی يك یخچال را به مثابه یک ساختار فرض کنیم، چنانچه اين يخچال خراب باشد هر غذایی که داخلش بگذاریم، خراب می شود. افرادی که وارد دولت می شوند از آنجا که ساختار غلط است، تا حدودی می توانند حرکت کنند و اثرگذاری حزبی شان 5 الی 10 درصد است و بقیه ساختار دست خودِ دولت و حزب نیست. بنابراین هر دولتی که می آید از احزاب گریزان است یعنی احزاب نقش مستقیم در شکل گیری دولت ها و مجالس و شوراها ندارند. چراکه مجلس مان، مجلسی نیست که بتواند از طریق احزاب اداره شود. یا کلا اکثریت مجلس دست یک تفکر می افتد یا دست دولت و خیلی کم اتفاق می افتد که مجلس و دولت بتوانند بصورت اساسى و قانونى با هم هماهنگ شوند. لذا نه نقش مجلس آن چیزی هست که باید باشد و نه دولت و نه قوه قضائیه.

عليرغم اينكه آقاى روحانى در سطوح مختلف مديريتهاى امنيتى و تقنينى و دفاع مقدس بوده اند با ايشان برخوردهاى تخريبى و امنيتى ميكنند و اين درحالي است كه ايشان ساليان متمادى دبير و در حال حاضر رئيس شوراى امنيت كشور بوده و هستند. لذا من معتقدم که به سادگی می توانیم بیان کنیم که ما هیچ مسئول محبوبی در کشور نداریم و اگر هست، ظاهری است. چرا بايد اينطور باشد؟

یعنی شما راه چاره این موضوع را اداره مجلس به وسیله احزاب می دانید؟ آیا مجلس ما آمادگی پارلمانی شدن را از طریق احزاب دارد؟ یا بهتر بگویم که آیا توانایی این را داریم که نوع انتخابات مان را به سمت پارلمانی ببریم؟

این مدیریت جزیره ای تا تبدیل به یک مدیریت یکپارچه و پارلمانی نشود، هيچ سیستمى پاسخگوی مردم نخواهد بود و همانطور كه خدمتتان عرض كردم مردم این معضلات را هميشه درزندگى روزمره خود خواهند داشت و ضرر اصلی هم متوجه مردم خواهد بود. فلذا هر نوع فسادی حتی سیستماتیک در این مجموعه از مديريت جزيره اى پيش بينى و محتمل است. به عنوان مثال می بینید یک بخش از اداره کشور مربوط به اداره شهرها و مراکز استانهاست که واقعا این مدیریت جزیره ای به شکلی است که استانداران، فرمانداران و بخشداران هيچ اهمیتی برای نمایندگان مردم نيستند و نوعا متوسل به زور و قوه قهریه می شوند. یعنی در واقع مردم با یک تفکرات منسوخ مواجه بوده و نوعا استانهای ما با تفکر امپراطوری اداره می شود و دخل و تصرفهایی که در بخش مشارکتهای مردمی صورت می پذيردكه نقش مردم را فقط در زمان انتخابات مي توان مشاهده نمود. الان شهرهای ما به خاطر وجود مدیریت های جزیره ای با چالش های جدی مواجه اند و همین عمل بسترهای لازم را برای وقوع جرم و نهايتاً ايجاد فساد براى مسئولين و نارضایتی براى مردم مهیا می کند. ما اگر یک سیستم پارلمانی داشته باشیم، شهرهای مان یک دولت به نام دولت محلی خواهند داشت و یک پارلمان به نام پارلمان شهری و مشارکت مردم در سطح عالی اتفاق خواهد افتاد. مثلا جریان اصلاح طلب را می بینیم که دم از مردمسالاری می زنند درحالی که باندهاى نامربوط نمی گذارند لوازم مردمسالاری فراهم شود و فقط تنها چیزی که اتفاق می افتد، اعتراض است و اعتراض. اصولگرایان هم از اين معضل ناميمون مستثنى نيستند و نوعا با مدیریت های جزیره ای بیشتر موافقت دارند تا مدیریت های یکپارچه.

حل این معضلات وظیفه کیست؟ منظورم این است که آیا این خود اعضای جناح های سیاسی نیستند که باید از مدیریت های جزیره ای به مدیریت های یکپارچه رو بیاورند؟

به نظرم حل این معضلات با سران نظام است؛ به این معنا که اگر سران نظام اعتقادی به این مسائل داشته و قبول كنند که این معضلات با این سیستم مدیریتی قابل حل نیست، حتما این اتفاق مخصوصا در مجلس خواهد افتاد. نظرم این است که این نوع مجلس ما قادر نیست هیچ مشکلی را از کشور حل کند و هميشه به روزمره گى دچار است و به همين دلیل مجلس مان هم با اين نوع مديريت امپراطوری و متاثر و متصل به باندهاى قدرت و ثروت ره به جايى نخواهد برد و اثرگذاری خودشان را با آن اختیارات محدودی که دارند به حداقل هميشگى خواهند رساند.

ظاهرا شما در همایش خانه احزاب با اشاره به همین ناکارامد بودن سیستم پارلمانی ما درمورد فضای امنیتی اشاره کرده بودید که بعضا هر صحبتی که می شود از آن برداشت امنیتی می شود. اکنون که بحث دولت تفنگ از سوی آقای روحانی هم مطرح شده است، این موضوع می تواند به محلی برای گفت وگو برای کاهش فضای امنیتی کشور بدل شود؟

خودِ آقای روحانی و اكثريت نزديكانشان یک فرد امنیتی هستند در صورتى كه نظر بنده مربوط مي شود به يك تفكر افراطى كه با عملكرد ناشايست و به دور از انصاف و قانون خود عامل ناهنجاريهاى كاذب فرهنگى و اجتماعى مي شوند و در واقع جمع ناامنى را در سطوح مختلف زندگى مردم و جامعه سياسى ايجاد مي كنند.

ولی ایشان همیشه بر فضای غیرامنیتی تاکید داشته است. منظورتان از اینکه خود آقای روحانی هم شخصیت امنیتی است، چیست؟

منظور من اين است عليرغم اينكه آقاى روحانى در سطوح مختلف مديريتهاى امنيتى و تقنينى و دفاع مقدس بوده اند با ايشان برخوردهاى تخريبى و امنيتى ميكنند و اين درحالي است كه ايشان ساليان متمادى دبير و در حال حاضر رئيس شوراى امنيت كشور بوده و هستند. لذا من معتقدم که به سادگی می توانیم بیان کنیم که ما هیچ مسئول محبوبی در کشور نداریم و اگر هست، ظاهری است. چرا بايد اينطور باشد؟

چرا بايد این سیستم معيوب را ادامه داد و چرا بعضى از مجريان و تصميم سازان تماميت خواه باعث دو قطبى شدن و ايجاد دوگانگى بين مردم ميشوند تا مردم حس کنند که کشور امنیتی اداره می شود. براى وجود همین سیستم ناقص است كه باعث می شود که کسی جرات نکند بگوید که من حزبی هستم کمااینکه هیچ دولتی تاکنون اذعان نکرده که متعلق به کدام حزب است. هیچ نماینده مجلسی هم نگفته که متعلق به کدام حزب است و همانطور كه مشاهده ميفرمائيدبه تفکر و باند خود اشاره می کنند. در این سیستم است که هر کسی انقلاب، نظام و رهبری را مصادره به مطلوب و از آن سوءاستفاده می کند و چنانچه كسى صحبت و نظر مخالفى ايراد کند فورا به ضدنظام، ضدولایت فقیه یا ضدانقلاب متهم خواهد شد. بنابراین امنیتی از نوع و جنس فعاليتهاى صادقانه وزارت اطلاعات نیست بلکه از لحاظ تفكر ضد امنيتى كاذب است كه خود دستگاههاى نظارتى و امنيتى از آثار شوم اين معضل مستثنى نيستند.

آقای بیادی! به بحث انتخابات ورود کنیم. شما در زمان انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری گزینه هایی مثل آقای قالیباف را برای آینده سیاسی کشور گزینه مناسبی ارزیابی کرده بودید. منظورتان از این آینده سیاسی بهتر چه بود؟

البته من به شرط و شروط هایی آقاى قالیباف را بهتر معرفی کردم. به شرط اینکه اصولگرايان در سیستم سیاسی مطلوبی که مورد قبول جامعه بزرگ اصولگرايان باشد قرار نداشتند و درميان افرادى كه مطرح بودند فقط اقاى دكتر رضايى و دكتر قاليباف ظرفيت اين سمت را دارا بودند. اما همانطور كه پيش بينى كرده بودم اين بزرگواران قربانى تصميمات غلط و خودخواهى دوستان و مشاوران بى تدبيرخود شدند.

یکی از شرایط رئیس جمهور این است که از رجل سیاسی و مذهبی باشد. اما بسیاری از کاندیداهای ما رجل اجرایی هستند و نه رجل سیاسی و مذهبی. از این 6 نفر نامزد ریاست جمهوری در انتخابات اخیر، به نظرم 3 نفرشان یا رجل سیاسی نبودند و یا رجل مذهبی نبودند و برخی هم که نه رجل سیاسی بودند و نه رجل مذهبی.

آقای رضايى و قالیباف برای آینده سیاسی کشور چه ظرفیت هایی داشتند که در این انتخابات سوخته شد؟ البته شما ورود آقای قالیباف را به عرصه رقابت های انتخاباتی مناسب ارزیابی کرده بودید اما در عین حال پیش بینی کرده بودید که آقای روحانی برنده خواهد شد.

یکی از نتایج این سیستم معيوب در مديريت سياسى كشور که مشغول کار و فعاليت درآن هستیم علاوه بر فرصت سوزی های زیاد، آسیب به سرمایه های نیروی انسانی قابل توجه است. اشخاصی مثل آقایان رضايى و قالیباف به همین راحتی بر سر کار نيآمده و تجربه کسب نکرده اند، حداقل ٣٨ سال زحمت و فداكارى و تلاش را نباید به همين سهولت با دو تا مناظره طوری ضایع کنیم که مسئولین ما در پست های دیگر سازمانی هم قرار نگیرند و اگر هم قرار گرفتند به عنوان یک دشمن یا مخالف و اپوزیسیون قرار بگیرند. کشور ما نیاز به وحدت دارد ولی چرا سیستم مديريتى کشورمان بصورت عادى تولید تفرقه می کند؟

این نشان می دهد در این سیستم که آقای روحانی موفق شده، چنانچه قالیباف هم موفق می شد، باز همین انتقادات وجود داشت. یعنی همین درگیری هایی که الان وجود دارد همان جرياناتى که در زمان آقای احمدی نژاد اتفاق افتاد تکرار می شد و این سوال مرا هیچکس پاسخ نداده که چرا اصولا روسای جمهور و مسئولين رده يك ما پس از پايان ماموريتشان محبوب نمى مانند؟ مقام معظم رهبری هم اگر محبوب مانده، به این دلیل است که در میانه راه، بلطف خدامسئولیت رهبری را عهده دار شدند. چون زمانی که معظم له رئیس جمهور بودند بخاطر نوگرايى و تفكرات اصلاح گرانه و قاطعيت خود، مخالفین جدی داشتند.

هنوز یادمان نرفته در مجلس دوم مخالفت ها کمتر از الان نبود و تهدیدهایی که آن موقع می کردند هم کمتر از الان نبود. بنابراین به نظرم سیستم اشکال دارد و نه اشخاص و بالاخره این سیستم کاری می کند که انسان نتواند انتقاد کند. درواقع تولید نابسامانی می کند و یکسری را مجبور به انتقاد و اعتراض و مقابله کردن می کند یا اینکه قوانین طوری است که هرکسی به راحتی می تواند از آن عبور كند. حال سؤال اينجاست كه آیا در مورد تخریب یا تهدید قانون براى همه يكسان اجازه داده است؟ خیر. در اخلاق سیاسی و دینی ما هیچ جا اجازه تخریب به کسی داده نشده ولی می بینیم که به راحتی مسئولين گذشته و حال و حتى آينده را تخریب می کنند. حتی صداوسیما و بعضی رسانه های مکتوب که ملی هستند، به باندهای قدرت و ثروت وابستگی پیدا کرده و نمی توانند جایگاه اصلی شان را در این سیستم پیدا کنند.

منظورتان از اینکه گفتید با دو تا مناظره نباید کسانی که بيش از ٣٨ سال زحمت کشیده اند را کنار گذاشت، چیست؟

کلا من با سیستم سلبی مخالفم. یکی از شرایط رئیس جمهور این است که از رجل سیاسی و مذهبی باشد. اما بسیاری از کاندیداهای ما رجل اجرایی هستند و نه رجل سیاسی و مذهبی. از این 6 نفر نامزد ریاست جمهوری در انتخابات اخیر، به نظرم 3 نفرشان یا رجل سیاسی نبودند و یا رجل مذهبی نبودند و برخی هم که نه رجل سیاسی بودند و نه رجل مذهبی. یعنی بهترین رجل اجرایی کشور بودند بنابراین به نظرم برداشت از این قانون می تواند متفاوت باشد. الان از من سوال کنید که به نظر شما بین این 6 نفر کدام یک این مصداق را داشتند؟ پاسخ تنها به آقایان روحانی و میرسلیم معطوف خواهد شد که هم رجل سیاسی بودند و هم رجل مذهبی.

بقیه یا رجل سیاسی بودند و یا رجل مذهبی و هر دو خصوصیت را با هم نداشتند. ضمن اینکه انتظاراتی که می توان از یک رئیس جمهور داشت نیز در آن مناظره ها کامل مشخص شد. با کمی دقت درمییابیم که یکی از دلایل موفقیت کشورهای در حال توسعه این است که تحصیلات و تجربیات رئیس جمهورها نوعا از جنس علوم انسانی است و یکی از موفقیت های كشورهاى دنیا همین است. به نظرم بالای 90 درصد رهبران دنیا و روسای دولتها،نوعا از جنس علوم انسانی هستند. اگر هم از این جنس نباشند، از طریق حزب آمده اند و حزب هم به شکلی به مردم متصل بوده و جنس مردمی دارد. یکی از موارد موفقیت در این انتخابات اخيراذعان به جرأت و اقتدارحزب موتلفه به داشتن نماینده (میرسلیم) بوده است.

درواقع به نظرم این شروع خوبی بود که حزب موتلفه به طور مستقل یک نفر را معرفی و شورای محترم نگهبان نیز تائید کرده است. یعنی از طریق باندها نیامده اند اما آقایان روحانی، قالیباف، جهانگیری و هاشمی طبا نمی توانند بگویند از طریق کدام حزب آمده اند. آیا آقای روحانی از طرف حزب اعتدال و توسعه آمده؟ آیا این حزب چنین ظرفیتی واقعى در انتخابات هاى قبل دارد و يا به دلیل اینکه آقای روحانی انتخاب شده این حزب قدرت گرفته یا اینکه قدرت داشته و منجر به پیروزی آقای روحانی شده است؟ اینها سوالاتی است که مجلس، وزارت کشور و مجمع تشخیص مصلحت نظام باید روی آن کار کنند و به همین راحتی هم اتفاق نمی افتد. الان فرهنگ مدیریت جزیره ای جا افتاده و تا بخواهد یکپارچه شود، زمان می برد. به دولت، مدیریت یکپارچه می گویند اما سازمانهای دیگر که هرکاری می خواهند می کنند، آیا پیرو مدیریت اقتصاد و سیاست و فرهنگ ما هم در راستاى مديريت يكپارچه است؟ یعنی همه یک حرف را می زنند؟ یا هر کسی یک حرفی می زند؟ اینها آسیب است. نه چپ و نه راست هیچکدام این معضل را حل نکرده اند و هر کسی با یک شعار آمده و آن شعار را هم محقق نکرده و هر کاری که خواسته اند با مجلس کرده اند و این امر نامبارك براى ديگر زمينه هاى كشوردارى مستثنى نبوده است و تنها درصد این معضلاتشان کم و زیاد بوده است.

پس اگر اینگونه است، در مورد ظرفیت آقای قالیباف توضیح بفرمایید که چرا ایشان را گزینه خوبی برای انتخابات می دانستید با اینکه کاندیدای حزبی هم نبوده اند؟ به نظر شما اگر ایشان در این سیستم بالا می آمد درحال حاضر بهتر از آقای روحانی بود؟

چون تغييرات مستلزم زمان طولانى است و در مقابل تغيير مقاومت صورت مى پذيرد لذا مجبوریم در این سیستم کار کنیم. من نگفتم که چه کسی رای می آورد بلکه در پاسخ به این سوال که چه کسی ظرفیت بهتری در میان اصولگرایان دارد، به آقای قالیباف اشاره کردم. حتی گفتم با اینکه انتقادات جدی نسبت به ایشان دارم ولی در بین کسانی که مطرح هستند از دو نفر نام بردم که یکی آقای رضایی و دیگری آقای قالیباف بود که با عدم حضور آقای رضایی بخاطر بى مهری هايى كه از سوى اصولگرايان تماميت خواه صورت پذيرفت، روی آقای قالیباف تاکید کردم که اگر کسی در کنار آقای قالیباف طرح شود، صلاح نمی دانم که ايشان رقابت را ادامه دهد ولی اگر به تنهایی مطرح شوند، امید اینکه به دور دوم بروند، هست اما با این شواهد و قرائن آقای روحانی رای می آورد چراکه می دانستم فقط آقای قالیباف نمی آید و درواقع ابتدا ايشان را کوچک و تحقيرمی کنند و بعد به او پيشنهاد كناره گيرى ميدهند. درواقع با توجه به اینکه این اتفاقات را محتمل می دانستم به نظرم شانس آقای روحانی بیشتر بود. چون آن کسانی که طراح جمنا هستند با آقای قالیباف مخالف بودند يعنى اهدافى را كه پيگيرى می کردند و نتيجه رأى گيريهايشان تقريباً از پيش تعيين شده بود.

چطور رای می گیرند که آقای بذرپاش یا آقای زاکانی بالاتر از آقای قالیباف و رضايى هستند؟ این نشان دهنده این است که باندهای قدرت و ثروت به مطرح شدن آقای قالیباف رضایت نداشتند.

آن کسانی که طراح جمنا هستند با آقای قالیباف مخالف بودند يعنى اهدافى را كه پيگيرى می کردند و نتيجه رأى گيريهايشان تقريباً از پيش تعيين شده بود. چطور رای می گیرند که آقای بذرپاش یا آقای زاکانی بالاتر از آقای قالیباف و رضايى هستند؟ این نشان دهنده این است که باندهای قدرت و ثروت به مطرح شدن آقای قالیباف رضایت نداشتند.

در مورد آقای رئیسی چطور؟

به نظر بنده آقای رئیسی هم مستقل آمد وحداقل اينكه از طریق جمنا نیامد بخش مهمى از جامعه اصولگرايى از ايشان حمايت جدى کردند اگرچه آوردن و حمايت ايشان از طرف پشت پرده ايها از سر صدق و صفا نبود و البته بخاطر محتمل بودن آينده روشن ترى براى ايشان از سر حسادت صورت پذيرفت.

ولی جمنا از آمدن ایشان به انتخابات حمایت کرد...

چه حمایتی؟ آمدن آقای رئیسی و کارش هیچ ربطی به جمنا نداشته است. چون تماميت خواهان در جمنا سیستم و ساختار معیوبی داشتند والا جمنا می توانست بيش از اين موفق شود اما از آنجا که یک باند 5 نفره پشت سر جمنا بود، بلا تشبيه بقیه به مثابه عروسک خیمه شب بازی بودند. وقتی افراد شایسته جزو نفرات آخر در رای گیری جمنا رای می آورند، این نتيجه نشان می دهد که کاندیداها از پیش تعیین شده بودند.

همان زمان انتخابات گفته می شد اگر رییسی کنار می رفت و قالیباف در انتخابات می ماند، قالیباف رای بیشتری داشت. شما هم این موضوع را قبول دارید؟

بله؛ دلیلم هم محاسباتی است. به نظرم با کناره گیری آقای قالیباف کسانی که قرار بود به ایشان رای دهند به آقای روحانی رای دادند و نه به آقای رئیسی! همانطور که قبلا هم گفتم با کنار رفتن آقای قالیباف نباید انتظار داشته باشیم که آرایش به سبد آقای رئیسی سرازیر شود و این اتفاق هم افتاد. ولی اگر آقای رئیسی کنار می رفت، حتما 95 درصد آرایش در سبد آقای قالیباف ریخته می شد. این یک اشتباه استراتژیک بود که انجام دادند. اگر این اتفاق می افتاد که رییسی به نفع قالیباف کنار می رفت به نظرم حداقل 20 میلیون رای می آورد! یعنی حضور آقای رئیسی باعث شد که انتخابات به دور دوم کشیده نشود.

پس درواقع ظرفیت های لازم برای جمع آوری آراء در آقای رئیسی وجود نداشت؟

بله وجود نداشت. نظر من این است والا من با آقای رئیسی رفاقت دارم. تنها تحلیلم را بیان می کنم ولی اینکه به چه کسی رای دادم، مخفی است. شاید به کسی دیگر رای بدهم ولی می دانم دیگری رای می آورد اما وظیفه ام این است که به شایسته رای دهم. نزد خودم عهد کرده ام به کسانی رای دهم که در دفاع مقدس حضور داشته اند. یعنی زمانی که کشور نیاز به جانفشانی داشته به میدان آمده اند.

اما بعد از انتخابات دیدیم که اصولگرایان روی پشتوانه 16 میلیونی رای آقای رییسی تاکید زیادی می کنند و می گویند روحانی باید به این تعداد رای توجه داشته باشد...

به نظرم اصولگرایان اگر قبول دارند که سال 88، 24 میلیون رای آوردند و الان 16 میلیونیا باید بگویند که آن 24 میلیون غلط بوده یا اینکه 8 میلیون ریزش رای داشته اند. درواقع باید اعتراف کنند که به نظرم 8 میلیون ریزش داشتند. درواقع این 16 میلیون برایشان حُسن نیست.

آمدن آقای رئیسی و کارش هیچ ربطی به جمنا نداشته است. چون تماميت خواهان در جمنا سیستم و ساختار معیوبی داشتند والا جمنا می توانست بيش از اين موفق شود اما از آنجا که یک باند 5 نفره پشت سر جمنا بود، بلا تشبيه بقیه به مثابه عروسک خیمه شب بازی بودند.

پس به نظر شما ریزش رای داشتند و زیاد هم نباید روی این 16 میلیون رای حساب کنند و انتظار داشته باشند که آقای روحانی آنطور که آن ها می خواهند اصولگرایان را در کابینه لحاظ کند؟

با

منبع: خبرآنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۱۴۹۹۸۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اظهارات رئیسی درباره انتخابات مرحله دوم مجلس

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین به نقل از پایگاه اطلاع رسانی ریاست جمهوری، سید ابراهیم رئیسی صبح امروز چهارشنبه در جلسه هیئت دولت با اشاره به نزدیک شدن زمان برگزاری مرحله دوم انتخابات مجلس شورای اسلامی در برخی حوزه‌های انتخاباتی، بر ضرورت فراهم کردن زمینه حضور گسترده مردم در این مرحله از انتخابات و تمهید تمامی امکانات برای تکمیل حماسه‌آفرینی آنان در انتخابات ۱۱ اسفند ۱۴۰۲ تاکید کرد.

رئیس دولت سیزدهم انتخابات را جلوه روشن مردم‌سالاری دینی دانست که آحاد جامعه در راستای عمل به تکلیف اجتماعی و شرعی در آن مشارکت کرده و معتمدین خود را برای قانونگذاری و بهبود روند امور انتخاب می‌کنند.

رئیسی در ادامه به موضوع ضرورت مشارکت مردم برای تحقق هدف جهش تولید اشاره کرد و افزود: تمهید مقدمات تحقق مشارکت مردم نیازمند اهتمام جدی همه بخش‌های دولت است؛ هر دستگاهی باید زمینه‌ها و راهکارهای جذب مشارکت مردم در بخش خود را به شکل دقیق و با زمان‌بندی مشخص تدوین و اعلام کرده و اجرای آن را به شکل مستمر و گام به گام پایش کند.

رئیس دولت سیزدهم در جلسه امروز هیئت دولت همچنین ضمن تبریک فرارسیدن روز کارگر و روز معلم، نقش کارگران و معلمان در پیشرفت و آبادانی کشور را اساسی و مهم توصیف و تصریح کرد: مبنای خلقت عالم بر تعلیم و تربیت استوار است و لذا همه ما در هر زمان و با لحاظ برخورداری از هر سطحی از دانش، همچنان نیازمند دانش‌افزایی و علم‌آموزی بیشتر هستیم.

در جلسه امروز هیئت دولت وزیر ورزش و جوانان با بیان اینکه هفته گذشته، هفته درخشش ورزشکاران کشورمان در میادین بین‌المللی بود، قهرمانی تیم ملی فوتسال در رقابت‌های جام ملت‌های آسیا، قهرمانی تیم ملی وشوو در رقابت‌های انتخابی جام جهانی، قهرمانی تیم ملی دختران کمتر از ۱۸ سال در تورنمنت کافا در تاجیکستان، قهرمانی تیم والیبال دانش‌آموزی ایران در رقابت‌های مدارس جهان، قهرمانی، شکستن رکورد و کسب مدال طلای خانم عیدیان در ماده ۴۰۰ متر دو با مانع قهرمانی آسیا، نائب قهرمانی تیم ملی تپانچه بادی کشورمان در مسابقات جام جهانی کره جنوبی و نائب قهرمانی تیم شطرنج امید کشورمان در مسابقات شهرهای آسیا را از جمله این موفقیت‌ها برشمرد که باعث شادی و شعف عمومی در کشور شد.

معاون علمی، فناوری و اقتصاد دانش‌بنیان ریاست جمهوری نیز با اعلام خبر دستیابی به فرمولاسیون، فرآیند و فناوری استحصال کود «تریپل سوپر فسفات» به عنوان یکی از کودهای مهم و بسیار پرکاربرد در کشاورزی گفت: سالانه نیاز به واردات ۲۵۰ هزار تن از این نوع کود داشتیم که خوشبختانه تولید آن در کشور بومی‌سازی و خط تولیدی با ظرفیت ۱۰۰ هزار تن راه‌اندازی شده که تا ۲۰۰ هزار تن قابل افزایش است و می‌تواند سالانه تا ۳۷ میلیون دلار صرفه‌جویی ایجاد کند.

وی ابراز امیدواری کرد با حمایت از تولیدات داخل، زمینه رونق تولید داخلی این محصول فراهم شود.

۲۷۲۱۸

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901712

دیگر خبرها

  • یکدست یا تضارب آرا/ ترکیب هیئت‌رئیسه مجلس دوازدهم چگونه خواهد بود؟
  • «چشم‌ها تنها برای دیدن نیستند»
  • دوراهی قالیباف برای رسیدن به صندلی ریاست
  • توصیه های انتخاباتی رئیسی در جلسه هیات دولت
  • اظهارات رئیسی درباره انتخابات مرحله دوم مجلس
  • نامزدی امباپه و انریکه برای دو جایزه ارزشمند
  • سکوت معنادار قالیباف بعد از پایان ضرب الاجل برای دولت رئیسی
  • قدم تازه خالص‌سازها؛ قالیباف و صندلی‌اش هدف فعلی است | پشت چه کسی را گرفته‌اند؟
  • چرا قالیباف تصمیم گرفت از دولت انتقاد کند؟
  • خالص سازها به سراغ قالیباف رفتند /حمله همه جانبه برای جلوگیری از ریاست مجدد قالیباف بر مجلس /پایداری ها پشت متکی می ایستند؟